۱۴۰۲ دی ۶, چهارشنبه

موقتاً تیتر ندارد... (صبر چیز خوبی میباشد!)


موقتاً تیتر ندارد... (صبر چیز خوبی میباشد!) 


امروز کوتاه میباشد، 

شب طولانی میباشد. 

مغز من مصدوم میباشد، 

کان من مسموم میباشد. 

خدا میگوید صبر چیز خوبی میباشد. 

به هر صورت. امروز هم روزی میباشد. 


زمستان 2023، 23 دسامبر 2023، اروپای غربی. 

(تاریخ انتشار در این وبلاگ: 27 دسامبر 2023) 

داستانهای واقعی شخص شماره ایکس و فیسبوک (بخش 1 تا 4 – ادامه خواهد داشت)


داستانهای واقعی شخص شماره ایکس و فیسبوک 

(بخش 1 تا 4 – ادامه خواهد داشت) 


(بخش 4) 

از طرف پرسیدند این چند تا لایک که امشب در صفحات گوناگون زدی، معنی ش چه بود؟! 

طرف گفت: احمقی؟! مرض دارم، همین! 

(15 دسامبر 2023) 


(بخش 3) 

خطاب به فیسبوک: فعلاً نظر ندارم. شاید بعداً هم نداشته باشم. احتمالاً قبلاً هم نداشتم. 

دو.سه.-نه-.دو.صفر.دو.دو.، کشور: ایکس. تاریخ: همان که ذکر شد، مکان همان که نامبرده شد. 

(23 سپتامبر 2022) 


(بخش 2) 

تصویری از یک پَرسه ی ده دقیقه ای در فیسبوک: 

انگشتی در دماغ، 

ناخنی لای دندان، 

همینطور حیران بودم ... 

(04 جولای 2022) 


(بخش 1) 

فیسبوک: چه چیزی روی ذهنت سنگینی میکند؟ 

 (Facebook asks: What is on your mind?) 

طرف: بار تو شاید؟! 

(تاریخ: تابستان 2023 یا 2022 شاید، مکان: اروپای غربی حتماً!) 



15 دسامبر 2023، اروپای غربی. 

(تاریخ انتشار در این وبلاگ: 27 دسامبر 2023) 

۱۴۰۲ آبان ۳۰, سه‌شنبه

کشورِ گه من؟!


امروز در خیابان با یک زوجِ جد-اندر-جد سفیدپوست حرفم شد. بعد از اینکه بهم چند فحش لات-و-لوتی دادند، بهشان جواب دادم که لطفاً باادب باشید و بروید زبانِ مادری و پدری و اجدادِ آبادتان را درست یاد بگیرید. در جواب، یکی شان برگشت بهم گفت تو خیلی بی-ادبی! فلانم به فلانت! (بزبان خیلی اوریجینال!) ... برو برگرد کشورِ گه خودت! 

اینجا بود که دیگه حسابی خنده م گرفت و تا چندین ساعت به این حرف و حماقتِ عظیمی که پشت آن نهفته بود، داشتم میخندیدم. یارو یعنی تا حالا از خودش نپرسیده بود که امثالِ ما اگر خودمان باور نداشتیم که کشورهایمان گه اند، پس چرا در این کشورها داریم زندگی میکنیم؟ بگذریم از اینکه خودشان هر دو خیلی بی-ادب بودند و هر فحشی از دهنشان در آمد، بهم دادند، بعد من چون بهشان گفتم شما زبانِ خودتان را هم درست بلد نیستید، به من گفتند من خیلی بی-ادبم! ... (هه هه هه! ... یا: ها ها ها!...) 


20 نوامبر 2023 

تاریخ انتشار در این وبلاگ: 21 نوامبر 2023 


یک طرح احمقانه برای آشغالدانی ته سیگار در خیابان



یک ایده ی مثلاً بسیار "عاقلانه" 

آشغالدانی مخصوص ته-سیگار و آدامس 

نصب-شده توسط شهرداری شمال لندن در خیابانی در شمال لندن، 16 نوامبر 2023 

ترجمه ی نام شرکت یا سازمان طراح: "خیابانهای هوشمند" 



انتشار در این وبلاگ: 21 نوامبر 2023 


۱۴۰۲ آبان ۲۰, شنبه

یک عاشقانه برای حماقت تو


از تو احمقتر‌ و بی شعورتر ندیده ام، 

و یا‌ دروغ چرا؟! ... 

زود، سریع، تند! جواب بده! 

تو چند نفری؟! 

فقط خواهش میکنم با شمارش اجداد آبادت نگو بی نهایت! 

.  

.  

.  

(جمعه یا شنبه یا یکشنبه یا‌ دوشنبه یا سه شنبه یا چهارشنبه یا‌ پنجشنبه، 10 نوامبر 2023) 



انتشار در این وبلاگ: 11 نوامبر 2023 

۱۴۰۲ آبان ۱۴, یکشنبه

ها ها ها! یا: هه هه هه!


فقط میتونم بگم: هه هه هه!!! یا: ها ها ها!!! (هر طور دوست دارید. یا دقیقاً آنچه دوست ندارید! ... هه هه هه! یا: ها ها ها!) 



پی نوشت: این یادداشت نه هیچ ربطی به پُست های قبلی و بعدی دارد، و نه حتی هیچ ربطی به شما! داشتم با خودِ خودِ فیسبوک حرف میزدم! هه هه هه! یا: ها ها ها!...) 

.  

.  

.  

فیسبوک، چهارشنبه 01 نوامبر 2023 

این وبلاگ، یکشنبه 05 نوامبر 2023 


۱۴۰۲ مهر ۳۰, یکشنبه

امروزها، اینجاها...


امروز سه شنبه است. روزی بهتر از روزهای گذشته. روزی بدتر از روزهای گذشته. و یا شاید روزی شبیه همین چند روز قبل. بستگی دارد در کدام منطقه جهان باشید. 
(10  اکتبر 2023) 


امروز چهارشنبه بود... 

هم زمان وجود دارد، و هم هنوز زمین. 

(امام زمان آسوده بخواب، کوروش هنوز زنده است.) 
11  اکتبر 2023 


امروز جمعه است. روزی که خیلی ها جمع میشوند، هه هه هه میخندند، و‌ حتی به دیسکو میروند. بستگی دارد در کدام منطقه دنیا باشید. 
(13  اکتبر 2023) 


امروز شاید شنبه باشد. راستش هنوز (یا فعلاً.) یادم نمیاید. 

شنبه 14 اکتبر 2023، سه ساعت قبل از شش صبح بوقت اروپا. 




تاریخ انتشار در این وبلاگ: 22 اکتبر 2023 

۱۴۰۲ تیر ۳۰, جمعه

اسلحه م کمی طالب بود...


اسلحه م كمى طالب بود، 

جگرم بهش خوب قالب بود، 

مغزم ولى هنوز غالب بود، 

آرزوها و اميدهاى ملل دنيا هنوز باطل بود... 



(11 جولاى 2023) 


۱۴۰۲ تیر ۱۸, یکشنبه

بررسى اوضاع جهان در چند سطر ناقص


در دهات ما 

الاغها عرعر ميكردند، 

خروسها اشنيتسل اشنيتسل ميكردند، 

و مرغها تخم تخم ميكردند. 

.  

.  


 

جمعه 07 جولاى 2023، مكان: شهرى بزرگ يا بسيار بزرگ در هر كجاى دنيا. 

تاریخ انتشار در این وبلاگ: (یکشنبه 09 جولای 2023) 
 

۱۴۰۲ تیر ۱۵, پنجشنبه

عصبانیت گوگل از خود-پرده-برداری در عصر نوین سرمایه-داری


عصبانیت گوگل از خود-پرده-برداری در عصر نوین سرمایه-داری: 

"اونجا کیه کیه؟ پشت دیوار کیه؟ من رو اصلاً می بینی؟!" 



تاریخ انتشار در این وبلاگ: پنجشنبه 06 جولای 2023 

یک سوال شرعی: چقدر بکنیم؟!


گفت: چیه، دیگه تعجب نمیکنی؟! 

گفت: چقدر تعجب کنم؟ هر چیزی کردنش حدی داره! 



تاریخ انتشار در این وبلاگ: پنجشنبه 06 جولای 2023 

پدیده ای بنام "کیر متفکر"


گر نبودت فکری در سر، 

کیرت رو دربیار! 

.  

.  

.  

تقدیم به همه مردان، از خوشگل و زشت تا احمق و باهوش. حتی مردان کیربریده که از کیر یاران خود استفاده میکنند. 



تاریخ انتشار در این وبلاگ: پنجشنبه 06 جولای 2023 

۱۴۰۲ تیر ۸, پنجشنبه

سوالات علمی در دیارات غربی (طنز)


بعد از اینکه چند روز، یا حتی چند هفته، تک و تنها افتاده بودم در خانه م، خواستم مثلا چند ساعت تفریح کنم و به بیرون بروم. هنوز چند دقیقه نگذشته، یکهو یک مرد بسیار احمق "نژاداً سفید اروپای غربی" پرید جلوم و یکسری حرکات بسیار احمقانه خطاب به من انجام داد. من که روی نیمکت منتظر قطار شهری نشسته بودم، گفتم بگذار برای کنترل اعصابم با خدا حرف بزنم. (واقعاً! خنده-دار نیست!) در ذهنم با صدای آرام گفتم: "خدایا، چقدر آدم میتواند احمق باشد؟!" همان آن، یک مرد دیگر بسیار شبیه به آن یکی، از همان نژاد و تقریباً با همان سن-و-سال، با همان درجه از حماقت و با حرکاتی احمقانه-تر از آن یکی، پرید جلوم. حس کردم خدا جواب داد: "بی-نهایت! بی-نهایت!" (واقعاً! خنده-دار نیست!) 



پنجشنبه 29 ژوئن 2023، آلمان 

گفتگو با همسر ژنرال هیتلر


یک روز روشن در میدان شهر یک درگیری شکل گرفته بود و نیروهای پلیس و امنیت و ارتش همگی برای آرامش بخشیدن به اوضاع به آن منطقه شتافته بودند. در آن میان همسر تقریباً صدساله ی یک ژنرال با دخالت در کار آن نظامیان و نیروهای امنیتی سعی داشت به آنان بفهماند که اقدامات آنان چندان درست نمیباشد. یک خبرنگار که امکان گفتگو با هیچکدام از مردم و نیروهای امنیتی را نیافته بود، با خودش فکر کرد که بهتر است برای حفظ شغلش، حداقل دست خالی به دفتر خبرگزاری شان برنگردد و حداقل با آن همسر محترم آن ژنرال محترمتر گفتگویی کند. متن گفتگوی آن خبرنگار را در اینجا میخوانید: 


-  با سلام و احترام فراوان. من از خبرگزاری (...) هستم و خواستم نظر شما را درباره وقایع امروز در این محل بدانم. 

-  به نظر من کارشان خوب نیست. همسر من مخالف است. 

-  همسر شما از نیروهای امنیتی است؟ 

-  نه، همسر من ژنرال است. 

-  همسر شما چند ساله میباشد؟ 

-  همسر من بیست-و-پنج ساله میباشد. 

-  چه عجیب. چرا؟ (چه احمقانه!...) ببخشید... 

-  من هم بیست-و-پنج ساله میباشم. 

- (عجب! هان؟! آهان، عجیب!... آخ!!!)... بله، همسر شما اکنون کجا است؟ 

- همسر من بیست-و-پنج سال است در قبرستان واقع در محله (...) میباشد. 

- چه عجیب! (آخ!!!)... ببخشید... الان شما دارید نزد همسرتان میروید؟ (هان؟!... آخ!!!)... 

- من تصمیم گرفتم تا سی سالگی ام سر قبر همسرم نروم... که بعد وقتی مرا دید، حسابی شوقزده و خوشحال شود... 

- (حالا تیتر گفتگو را چکار کنم؟!... آخ!!!... )... 


زمان: نسبتاً جدید. مکان: نسبتاً غریب. (یا مثلاً سال 2023، مثلاً در یک کشور اروپای غربی) 

29 ژوئن 2023 


۱۴۰۲ اردیبهشت ۲۸, پنجشنبه

هچ-هچی در مقابل یک پچ-پچ...


اگر به شما گفتند "پچ پچ پچ"، میتوانید جواب دهید "هچ هچ هچ!" 

اگر به شما گفتند "نوکرتم"، میتوانید جواب دهید "خواهشمندم خودت رو به کری نزن! من هنوز حرفم تمام نشده!" 

اگر به شما گفتند "اختیار دارید"، میتوانید فحش بدهید و بگویید "بله، سی تا یار دارم، جنده (یا کونی. هر طور مایلید) هم جد آبادته!" 

اگر به شما گفتند "از دیدار شما خوشبختم"، میتوانید متعجب شوید. حتی میتوانید حدس بزنید که با یک نابغه-الخلقه (ببخشید، کلمه ش کمی نازیستی شد!) طرفید که در عرض چند ثانیه یا چند دقیقه یا حتی چند ساعت توانسته احتمالات وقایع چند دهه ی آینده را نیز حساب کند و به نتیجه ی قطعی هم برسد. 

اگر از شما پرسیدند که "مریضی یا بیکار؟!"، میتوانید جواب دهید "بستگی دارد. امروز اصلا چندشنبه هست؟!" حتی میتوانید ادعا کنید "هچ هچ هچ! فقط رید به اعصابم پچ پچ پچ!" 


(شنبه 13 می 2023، ساعت دو قبل از صبح بوقت آلمان) 

تاریخ انتشار در این وبلاگ: 18 می 2023 

و نپرسید این-تر-نت چیست...


اگر دیدید مترجم گوگل "شیر و خورشید" را ترجمه کرد "میلک اند سان"، نخندید، و بدانید که گوگل هم میتواند شوخ باشد. و هیچوقت نگویید که گوگل کرم دارد. چون ممکن است بعد صفحه فیسبوکتان پُر شود از تبلیغات کرِم. انواع کرِمهای زیبایی و بهداشتی. و اگر گوگل زیادی شوخی اش بگیرد، شاید حتی وازلین. 

(پنجشنبه 11 می 2023، آلمان) 

تاریخ انتشار در این وبلاگ: 18 می 2023 

۱۴۰۲ اردیبهشت ۱۳, چهارشنبه

روشهای جلوگیری از آلزایمر (1)


[قبل از خواندن این مطلب لطفا باور کنید که هر که سلام یا خداحافظی نمیکند، دچار فراموشی نیست، و حتی ممکن است آلمانی هم نباشد.] 


 اگر احساس میکنید که ممکن است دارید دچار فراموشی یا آلزایمر میشوید، می توانید از روشهای جدیدی که در این سلسله مطلب ارائه میشود، استفاده کنید. 

روش شماره 1: 

برای اینکه اطرافیان، شما را نه تنها به آلزایمر بلکه به بی-ادبی نیز متهم نکنند، سعی کنید در رفتار خود حداکثر متانت و ادب را به نمایش بگذارید. اولین چیزی که نشاندهنده ادب میباشد، سلام و خداحافظی کردن است. البته به موقع رایج، نه هردمبیلی. 

برای اینکه یادتان نرود در چه مواقعی از روز کدام نوع از سلام و خداحافظی را بهتر است ارائه دهید تا هم حافظه خودتان تقویت شود و هم دیگران تصویری بهتر از شما داشته باشند، سعی کنید از یک تصویر استفاده کنید. برای نمونه، شما میتوانید با تصور یک تا چهار نقطه بر روی کلمه "صبح" هم صبح به خیر را به یاد بیاورید، هم شب به خیر را. دقت بفرمایید: ص...ب...ح! ص(بح) ب(ه) ح(یر + یک نقطه بر روی "ح"). برای به یاد آوردن شب به خیر باید تصور کنید که ص با سه نقطه هم وجود دارد که ش خوانده میشود. یعنی بیشتر از مورد قبل باید از قدرت تخیل خود استفاده نمایید. دقت بفرمایید: ص...ب...ح! ص(ب + سه نقطه بر روی ص) ب(ه) ح(یر  + یک نقطه بر روی ح). در این مورد باید همچنین قدرت حافظه خود را در مقابل قدرت تخیل خود بکار بگیرید و به یاد داشته باشید که "صبح" علامت تشدید ندارد. 

به یاد داشته باشید که استفاده از هرگونه روش درمانی، از روشهای دارویی گرفته تا غیردارویی، میتواند عوارض بدنبال داشته باشد. برای نمونه، روشی که در اینجا ارائه شده است میتواند بر برخی ها همراه با این عارضه باشد که توانایی خواندن و حتی نوشتن خود را از دست بدهند و در شدیدترین حالت "بیسواد" شوند. به هر صورت، این انتخاب شماست که آیا ترجیح می دهید شاید آلزایمر بگیرید یا شاید بیسواد شوید. 


(30 آوریل 2023، آلمان) 

تاریخ انتشار در این وبلاگ: 03 می 2023 

۱۴۰۲ اردیبهشت ۶, چهارشنبه

من يك مَردم...


من يك مَردم، 

خيلى سردم، 

در بهار زردم، 

در تابستان پر از كيردردم، 

در زندگى همه ش بدنبال بُرد در تخته نردم، 

(با اينكه خداى شطرنجم!)، 

خلاصه فقط همين: من يك مَردم! 


(از اين شعر منظورى نداشتم. فقط بيان شكايتم از خدا كه در چند سال اخير حتى نميذاره حداقل سالى يكبار كمى گريه كنم، حتى كاملاً خصوصى حداقل در توالت خانه خودم!) 

سه شنبه، 18 آوريل 2023، ساعت 4  صبح، كلن / آلمان. 


همان روز، دو ساعت و نيم بعد: الان شكايتم از پروردگار نتيجه داد. صدايي در اتاقم گفت: احمق، كمى فلفل بمال به چشمت. يا منتظرى از پنجره گاز فلفل بزنم تو اتاقت؟ تا اومدم جواب بدم، چيزى پريد تو چشمم و كمى اشك داشت تو چشمم جمع ميشد كه بزنه بيرون، كه يكى گفت نه، قبول نيست! اين دوباره داشت با امام زمان حرف ميزد! 


تاریخ انتشار در این وبلاگ: 26 آوریل 2023 

گزارش يك مسابقه بيست سوالى


ديشب در يك سريال كمدى آمريكايى يك مسابقه بيست سوالى عجيب و جالب به اسم "تو كى هستى؟" نشون دادند. اينطورى بود:

 

-  اگر در شهرتون تو خيابون دو ساعت راه برى و در عرض اون دو ساعت حداقل سيصد نفر باهات سلام عليك كنند و بخوان باهات حرف بزنن، فكر ميكنى كى هستى؟! 

-  شهردار شهرمون؟ 

-  نه. اگر به شهرهاى ديگه هم در كشورت برى و باز هم همينطور باشه، فكر ميكنى كى هستى؟ 

-  رئيس جمهور كشورمون؟ 

-  نه. اگر به شهرهاى ديگه در كشورهاى ديگه هم برى و همه جا همينطور باشه، فكر ميكنى كى هستى؟ 

-  الون ماسك؟ 

-  درسته! شما برنده سيصد ماسك مخصوص دوران كرونا شُديد! 

-  عجب! 



(سه شنبه، 18 آوريل 2023، ساعت هشت صبح، آلمان، شهر كلن) 

تاریخ انتشار در این وبلاگ: 26 آوریل 2023 

عدويى كه انكار ميشد (شعر)


عدويى كه انكار ميشد 


هر دم، نفسى ميرسد 

از اين باغ و از آن باغ، بشرى ميرسد 

مخور غم اى حافظ معرفت و عقل 

كه از كوير فقط گرد و غبار تازه ترى ميرسد. 



(12 مارچ 2023، كلن/آلمان) 

تاریخ انتشار در این وبلاگ: : 26 آوریل 2023 

سه، نقطه ندارد...


سه، نقطه ندارد. چهار، سه نقطه دارد. پنج، پنج نقطه دارد. شش، شش نقطه دارد. هفت، هشت، نُه، دَه، یک، دو... 

تا میتونی، بدو... 


(11 آوریل 2023) 


تاریخ انتشار در این وبلاگ: 26 آوریل 2023