۱۳۹۷ آذر ۳, شنبه

اندر رازهای آدمیت و ادب


آدم باشیم
چه در طویله،
چه در باغ وحش.
و نپرسیم اینجا کجاست،
یا آنجا.
و بو کنیم هر چه گه و شاش را
و بگوییم به به!
(آخه یکی از ویژگی های آدمیت، ادب است. واقعا.)


24 نوامبر 2018
.

۱۳۹۷ مرداد ۱۳, شنبه

یخ در بهشت


و بکریم و بکوریم و بلالیم
و بعد بنالیم
که ما به-کاریم و دیگران بیکار ...
.
.
آری، بیکاری بد دردی ست!
.
.
مادرتو ... (از طرف شخصی بیکار که قبلا کمی نموده شده بود با چند آچار)
.
.
مرتیکه ی زبان نفهم الدنگ! ادب را رعایت کن!
.
.
الله تو ... (از طرف شخصی مُرده در بهشت که داشت حسابی زیر پای چند مادر، لهیده می شد)
.
.
. . .
. . .
. . .
.
.
معلوم نیست چرا این شَعر اینجا تمام شد؟! (یَک خواننده یَ فضول)
.
.
شاید چون شاعَرش دیگر حوصله نداشت! (از طرف یَک خواننده یَ زیرک و زبل)
.
.
.
الوداع، تا عرعری دیگر ... (از طرفَ شاعَر مربوطه که معلوم نیست چَرا یَکهو به زابل پرتاب شد!)
.
.
04 اگوست 2018، جایی در نزدیکی های آلاسکا
.

۱۳۹۷ مرداد ۱, دوشنبه

سلام، فلانی!


هوا بس ناجوانمردانه سنگ است [هان؟! ... نمیدانم والله! ر.ش. به پایین!]
و هر سازی که می بینم گویا از آنِ یک هنگ است که
سوراخِ دَرَش بسیار تنگ است.
شاید هم افکار من بَد-رنگ است
که فکر میکنم از نظر شما، "زندگی" یک ننگ است.


(دوشنبه، 23 جولای 2018)
.

۱۳۹۷ تیر ۱۷, یکشنبه

دیدم و ریدم


عجب چیزایی دیدم،
چند ساعت باید می ریدم.
سه بسته سیگار خریدم،
شش کیلو باید می ریدم.
این دفعه آدامس خریدم،
دوباره باید می ریدم.
یک کسی داد نویدم 
که بیا بشو مُریدم!
من که چیزی ندیدم،
دوباره باید می ریدم.
یک کسی گفت دریده م،
باید بازم می ریدم! 
.
.
.
بس نیست احمق؟!
.
.
.
هر چه شما بفرمایید ... تِرتِر ...
.
.
.
جایی در کنار همانجای همیشگی، 8 جولای 2018
.

۱۳۹۷ خرداد ۱۲, شنبه

گفتگو با یکی از خوانندگانِ باادب این وبلاگ


طرف خیلی باادبه، ولی هی میاد به این وبلاگ سر میزنه. بهش گفتم آخه شما که اینقدر باادبید، چطور میتونید از خوانندگان پر و پا قرص این وبلاگ باشید؟! گفت آره، من خودم خیلی باادبم، ولی به بی ادبیِ دیگران عادت کرده ام! گفتم آخه چه کسِ شما بی ادب بوده؟ مادرتون بی ادب بوده؟ پدرتون بی ادب بوده؟ عمه تون بی ادب بوده؟! گفت بنا به دلایل امنیتی نمیتونم جواب این سوال رو بدم! گفتم خود دانید! حالا اینقدر هی بیایید تو این وبلاگ، تا از اینی هم که هستید بی ادب تر بشید!

رو که نیست، سنگ پای همدانه! (هان؟! همه-دان؟! ...)
.
.
.
[توضیح: لطفا به متنی که به عنوان سوتیتر زیر عنوان این وبلاگ آمده، توجه کنید.]


02 ژوئن 2018
.

سهراب سپهری در تینجری


"به سراغ من اگر می آیید،
نرم و آهسته بیایید"
تا مبادا برینید به اعصابم!
(شخص شخیص سهراب سپهری در تینجری، در اتاق خود، در حال گوش فرا دادن به نوعی موسیقی)

عربده ی شخصی شخیص از طبقه ی بالا (یا پایین): سهراااااااااااااااااااااب!

"کسی مرا صدا زد،
کفشهایم کو؟"
تا بکوبانم بر فرق سرش!
(شخص شخیص سهراب در حالی که شده بود حسابی جری!)

مادر جنده حالا واسه ما شعر میگی؟! (عربده ی شخصی بَسیار بی تربیت از همان طبقه! یا طبقه ای دیگر!)

آری، "نسبم شاید به زنی فاحشه در هند برسد"! (شخص شخیص سهراب در حالی که همچنان سعی میکرد از ادب و ادبیات خود پاسداری کند!)

پژواک فریاد شخصی هندی در گوش بَسیاری اشخاص شخیص دیگر: کس کش، در کشور خودتون کم جنده هست، به ناموسان ما گیر دادی؟!

صدای پاسداری از امت همیشه در صحنه، در حال تفسیر اشعار شخص شخیص سهراب در تلویزیون: جنده باشیم، چه در بانک، چه در خیابان، زیر باران برویم و با همه ی مردم شهر سکس کنیم!

پچپچه ی شخصی شخیص از طرفداران سهراب سپهری که بَسیار نگرانَ تفرقه ی ملی شده بود: خواهشاً "آب را گِل آلود نکنیم"! 

صدایَ شخصی بَسیار تشنه و خسته: در جایی که همه در آب می رینند، گِل غنیمت است!

عجب!


02 ژوئن 2018، در کافه ای در میدانی به نام کوبانی ...
.

۱۳۹۶ اسفند ۱, سه‌شنبه

دیده ام گاه حتی!


دیده ام گاه حتی یکی دو سیگار زیادی
خلط آدم را بیشتر می کند ...
دیده ام گاه حتی یکی دو حرف زیادی
بحث موجود را کج تر می کند ...

دیده ام گاه حتی یکی دو پیک زیادی
آدم را سیاه-مَست می کند ...
دیده ام گاه حتی یکی دو کلمه زیادی
سیاه را پَست می کند ...

دیده ام گاه حتی یکی دو قاشق زیادی
آدم را دچار دل-درد می کند ...
دیده ام گاه حتی نگاهی هر-چه-بادا-باد-ی 
شلوار آدم را زرد می کند ...

دیده ام گاه حتی اگر یک عضو نباشد در قرار،
سایر اعضای بسیار نامربوطه هم شوند بیقرار ...


(20 فوریه 2018)
.

۱۳۹۶ بهمن ۲۷, جمعه

امروز به وقت اینجا


بیب-بیب، بیب، بیب-بیب. اینجا صدای زندان. اکنون خبرهای مهم روز را می شنوید: امروز ساعت یازده و سی و شش دقیقه ی صبح به وقت اینجا پرنده ای از روی شاخه ی درخت پرید. گزارشگر ما قادر به تشخیص نژاد، سن و سال و جنسیت آن پرنده نبود، ولی گزارشها حاکی ست که وی تا به این ساعت همچنان در حال پرواز است - - - در ساعت هفت و سی و نُه دقیقه ی شب به وقت اینجا ستارگان زیادی در آسمان پدیدار شدند. گزارشگر ما قادر به تشخیص فاصله ی آنها از کره ی زمین و سایر کرات و ستارگان نبود، ولی گزارشها حاکی ست که زمین همچنان به دور خورشید می گردد - - - کشف تَرکی روی کفپوش اتاق در ساعت هشت و چهل و سه دقیقه ی صبح به وقت اینجا باعث هراسیمه شدن گزارشگر ما شد، با اینکه گزارشها حاکی ست که هیچگونه خطری هیچگونه شخصی را تهدید نمی کند - - - خالی شدن بسته ی دستمال توالت بر اثر مصرف زیاده از حد در ساعت سه و سیزده دقیقه ی بعد از ظهر به وقت اینجا موجب شکلگیری حدسیاتی پیرامون رشد روزافزون نرخ بیکاری و نرخ کالاها گردید، ولی گزارشها حاکی ست که در همچنان بر همان پاشنه می چرخد... (هان؟!) - - - استعمال بیش از حد اسپری زیر بغل در ساعت پنج و سی و پنج دقیقه ی عصر به وقت اینجا منجر به تشدید نگرانی هایی پیرامون محیط زیست گشت، ولی گزارشها حاکی ست که پرندگان همچنان با خیالی آسوده در پروازند - - - استعمال اضافی مواد غذایی در ساعت یک و بیست و دو دقیقه ی ظهر به وقت اینجا و دل-پیچه ای شدید ناشی از آن، باعث اختراع تئوری هایی درباره ی وضعیت بهداشت جهانی گردید، هر چند گزارشها حاکی ست که همه چیز آرام است و نیازی به هیچگونه تئوری نیست، حتی تئوری هایی ناشی از توطئه - - - بیب، بیب، بی بی بیب-بیب، بوق-بوق...

(15 فوریه 2018)
.

بیشمار ...


چه بیشمار شماره می گرفتم ...
شما رو می گرفتم،
ولی کسی گوشی رو بر نمی داشت!
(احمق ها!)
.
.
.
خودتو گرفتی ها، با این (...)-شعرهات!
(هان؟! ... آهان!)
.
.
.
جایی در کنار تلفن، 15 فوریه 2018
.

۱۳۹۶ بهمن ۲۰, جمعه

یَک دوصدایی با همراهی استاد شجریان و استاد اندی


شخصَ شخیصَ ما چرا، شخصَ شخیصَ ما چرا،
میل رطب نمی کند،
در خانه نشسته و تَ تَ تَب نمی کند ...
.
.
.
تَ تَ تق تق ...
.
.
.
درُ وا کن، درُ واکن، من واسه ت هدیه آوردم،
درُ واکن، درُ واکن، من واسه ت هدیه آوردم ...
هدیه م این کیر منه، که ...
.
.
.
عجب!
.
.
.
(جمعه، 09 فوریه 2018)
.

۱۳۹۶ بهمن ۱۹, پنجشنبه

کوشم؟!


کوشم،
کوشم،
کوشم؟!
(آخ احمق، ریدی به گوشم!)
نمی دانم چرا هر چه کوشم،
باز هم نمی فهمم کوشم!
.
.
.
- خفه شو، زر زیادی نزن! همین جایی، تکون هم نمی تونی بخوری!
- آخ گوشم!


(پنج شنبه، 08 فوریه 2018)
.

۱۳۹۶ بهمن ۱۸, چهارشنبه

شورت مردانه


چهارشنبه، 07 فوریه 2018

فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیشنهاد کرد از این پس به جای اصطلاح نیمه-خارجی "شورت مردانه" از واژه ی اصیل فارسی "خایه دان" استفاده گردد.
.

۱۳۹۶ بهمن ۵, پنجشنبه

صدایی عجیب – غریب


سر راهم پُره مینه،
چرکنویسم پُره کینه،
ولی صدایی میگه:
زندگی اینه!
.
.
.
پی نوشت (1): حالا واقعا اینطوری ست؟!
پی نوشت (2): من چه میدونم، کیرم تو حلقت!
پی نوشت (3): بی ادبی ممنوع!
پی نوشت (4): چَشم قُربان!


پنج شنبه، 25 ژانویه 2018
.

مقصر کیست؟! (تصویر)


.